لوازم التحریر
پربازدیدترین های این ماه
پربازدیداخبار دنیای کتاب
سفری به دنیای بهترین کتاب های علمی تخیلی برای نوجوانان
به نظر شما چه ویژگی خاصی در داستانهای علمی تخیلی وجود دارد که آدمها را شیفتهی خودش میکند؟ بسیاری معتقدند که معیار خاصی برای شناسایی این دسته از کتابها وجود ندارد و تنها در صورتی میتوان قبول کرد کتابی علمی تخیلی است که روی جلدش این عبارت حک شده باشد! اما قطعا شاخصههایی برای شناخت این دسته از کتابها وجود دارد؛ یکی از مهمترین آنها این است که در صورتی که علم از کتاب حذف شود، ساختار کتاب ازهم بپاشد. اما علم و تخیل در این کتابها بسیار درهم تنیده است. نباید فراموش کنیم که تعداد بسیار زیادی از تخیلات بشر، امروز به علم بدل شدهاند: پرواز کردن، کشف دنیای زیر آب، کشف فضای بیکران، ستارهها و سیارهها و… در این یادداشت به سراغ نمونههایی از کتاب های علمی تخیلی برای نوجوانان میرویم که هم طرفداران زیادی دارند و هم به عنوان نمونههایی برجسته از این ژانر شناخته شدهاند. ویژگیهای یک داستان علمی تخیلی برجسته یک داستان علمی تخیلی جذاب و مهیج، باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ جدا از مواردی که در مقدمه ذکر شد، میتوان به ویژگیهای خاص دیگری هم اشاره کرد. نویسنده در حین خلق اثری علمی تخیلی، به خیالاتش اجازه پرواز کردن میدهد. او تلاش میکند دنیایی را تصور کند که در آن پیشرفتهای علمی عجیبی به وقوع پیوسته است. نویسنده با بیان این پیشرفتها، هم از آرزوها و خواستههای دور و دراز خود حرف میزند و هم از ترس و بیمی که شاید از چنین پیشرفتهایی به دلش راه یافته باشد. نویسنده به پرسشهای خلاقانه و جسورانه ذهنش پاسخ میدهد و جوابش را در قالب یک داستان با دیگران به اشتراک میگذارد.
مروری بر زندگینامه و کتاب های عادل فردوسی پور
عادل فردوسیپور در میان مترجمان و اهالی قلم، از جمله کسانی است که کمترین نیاز را به معرفی دارد. همه او را به واسطهی گزارشهای بهیادماندنی و برنامههای تلویزیونی دیدنیاش میشناسند. او متولد سال 1353 است. کارشناسی ارشد در رشتهی مهندسی صنایع دارد و در مقطع دکترا مدیریت رسانه خواندهاست. فردوسیپور برای نزدیک به دو دهه یکی از پربینندهترین برنامههای تاریخ تلویزیون ایران، 90، را روی آنتن برد. او با سابقهی تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه و ترجمه در مطبوعات، از اواخر دههی هشتاد در قامت مترجم کتاب ظاهر شد و در این عرصه نیز مورد استقبال قرارگرفت. او به چندین هنر آراسته است. در این یادداشت به هنر ترجمه و کتاب های عادل فردوسی پور میپردازیم.
نگاهی به زندگینامه و اشعار ایرج میرزا
ایرج میرزا در سال 1252 یا 1253 شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. شاعر اشرافزادهی قجری که مشروطهخواه شد. از نوادگان فتحعلیشاه که دورهای مداح و درباری بود و دورهای برای آزادی وطن سرود. در این یادداشت از اشعار ایرج میرزا گفتیم و به زندگینامه او نگاهی انداختیم. آغاز زندگی ایرج میرزا ایرج در خانوادهای علاقمند به علم و ادب پرورش یافت. پدرش غلامحسینمیرزا شاعر دربار مظفرالدین شاه و ملقب به صدرالشعرا بود که کوشید محیطی مساعد علماندوزی برایش فراهم آورد. ایرج میرزا علاوه بر فارسی، زبانهای عربی، ترکی، فرانسه و روسی را نیز میدانست. میرزا نصرالله بهار شروانی و میرزا محمدتقی عارف اصفهانی ادبیاتش آموختند. زبان فرانسه را ابتدا در مدرسهی دارالفنون تبریز و سپس نزد موسیو لامبر فرا گرفت. مقدمات عربی را نیز در مدرسهی دارالفنون و فلسفه، منطق، معانی و بیان را در حوزهی درس آشتیانیهای مقیم تبریز خواند. او در خطاطی نیز مهارت داشت. فراز و فرود زندگی ایرج میرزا ایرج میرزا خیلی زود و در سن شانزدهسالگی ازدواج کرد و خیلی زود، کمتر از سهسال پس از ازدواج، همسرش را از دست داد. دقیقا همان سالی که پدرش درگذشت. حالا او باید از عهدهی این داغهای جگرسوز و ادارهی امور خانواده با هم برمیآمد. او پس از مرگ پدرش و در زمان ولایتعهدی مظفرالدینشاه به خدمت دربار درآمد. سرودن قصاید سلام و خوشآمدگویی و توصیف مراسم جشن و سرور در شعر از جمله کارهایی بود که ایرجمیرزا در این دوره از حیاتش به عهده گرفت. ظاهرا مدیحهسرایی و پیشهی درباری آنچنان با طبع او سازگار نبود؛ این شد که به مشاغل دیگری روی آورد. ایرج میرزا دورهای منشی امینالدوله پیشکار آذربایجان شد و هنگامی که امینالدوله در ردای صدراعظمی، به تهران رفت با او همراه شد. معاونت مدرسهی مظفری و نیابت رئیس معارف و دارالفنون تبریز، کار در دارالانشاء تبریز در زمان پیشکاری حسین علیخان نظامالسلطنه و ریاست اتاق تجارت در همان دوره، اشتغال در اداره کل گمرکات کرمانشاهان، ریاست صندوق مالیه و گمرک کردستان، از جمله مشاغلی هستند که ایرج آزمود. ایرج میرزا و سیاست پس از اختلافی که ایرج میرزا با بلژیکیها در گمرک پیدا کرد به تهران بازگشت. در همان روزهایی که التهابهای منجر به انقلاب مشروطه آغاز شدهبود. اعتراضات و تحصنها شکل گرفت و گروههای مختلفی از مردم به آن پیوستند. او نیز به جنبش پیوست و مشروطهخواه شد. او که تا آن زمان خود را در قامت شاعری درباری و مدیحهسرا نشان دادهبود، دورهی جدیدی از حیات شاعرانهی خویش را آغاز کرد.
نگاهی به زندگی و کتاب های جی دی سلینجر
جروم دیوید سلینجر بیشک یکی از محبوبترین و مرموزترین نویسندگان سدهی بیستم میلادی است. داستانگوی بزرگ انزواگزیدهای که تنها با رمان ناتور دشت و چند داستان کوتاه دیگری که نوشت، نام خود را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و تحسینشدهترین نویسندگان آمریکایی تثبیت کرد. از مرگ او کمی بیش از ده سال گذشته، حال آنکه آخرین کتابش را بیش از 57 سال پیش منتشر کردهاست. در این یادداشت با نگاهی به گوشههایی از زندگی نامه سلینجر از کتابها و آثار او گفتهایم. زندگی نامه سلینجر جی دی سلینجر در اول ژانویهی سال 1919 در نیویورک متولد شد. در منهتن یکی از شلوغترین مناطق آمریکا و متراکمترین آنها. پدر او از یهودیان نیویورک و مادرش مسیحیزادهای بود که به دین همسرش گروید. او در نوجوانی به نوشتن و شرکت در نمایشهای مدرسه علاقه نشان داد اما خانوادهاش با ورود او به این هنر سخت مخالف بودند. جروم دیوید سلینجر را والدینش به یک آکادمی نظامی در پنسیلوانیا فرستادند. او آنجا نیز با مشقت به نوشتن ادامه داد. سلینجر تحصیل در کالجهای مختلف را تجربه کرد و آنها را ناتمام گذاشت، همچنان که مشاغل متفاوتی را آزمود. مشاغلی همچون کار در واردات گوشت به تشویق پدرش، که تنها اثرش در زندگی او این بود که گیاهخوار شود. او در عنفوان جوانی دل به اونا اونیل دختر یوجین اونیل نویسندهی پرآوازه سپرد. رابطهای که چندان دوامی نیافت. اونا چارلی چاپلین را به سلینجر ترجیح داد و با او ازدواج کرد. این شکست تاثیرات عمیقی بر جان سلینجر جوان گذاشت. سلینجر پس از آن چند بار ازدواج کرد و چند بار متارکه و یک بار برای همیشه انزوا را برگزید. سلینجر در جنگ جهانی دوم در سال 1942، چند ماه پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، سلینجر به ارتش فراخوانده شد. جوانی اهل قلم و هنردوست حالا در میانهی یکی از هولناکترین جنگهای تاریخ بشر بود. او در طول جنگ در قسمتهای مختلفی خدمت کرد، از پیادهنظام گرفته تا واحد ضدجاسوسی، جایی که او را به دلیل مهارتش در زبانهای فرانسوی و آلمانی، به بازجویی از اسرای جنگی گماردند. سلینجر در طول جنگ به درجهی گروهبانیکمی رسید. این اما تنها یادگار جنگ برای او نبود. پس از پایان جنگ سلینجر به دلیل مشکلات روحی برای چند هفته در بیمارستان بستری شد. بعدها توصیف سلینجر از جنگ برای دخترش تنها چند جمله بود؛
گوشه چشمی به اشعار مولانا در مورد خدا و عرفان
عرفان، نقشی دیرینه و مستدام در شکلگیری جهانبینی بشریت دارد. در ایران نیز که از دیرباز مهد پرورش اُدبا و شُعرا بوده است، مرز میان ادبیات و عرفان چندان قابل تمیز نیست؛ چرا که قابلیت شعر در آفرینش جهانی دلخواه، بستر مناسبی را برای بیان اسرار مگو فراهم آورده و از دیگرسو، تبیین مفاهیم عمیق عرفانی در یک چارچوب منظوم، پذیرش آن را برای مخاطب تسهیل نموده است. در این یادداشت گوشهچشمی به اشعار عرفانی مولانا داریم و نمونههایی از اشعار مولانا در مورد خدا و عرفان را میخوانیم. مختصری در باب زندگی و آثار مولانا قرن چهارم را میتوان مبدأ تلاقی عرفان اسلامی و ادبیات فارسی دانست؛ اما در قرن ششم، برای نخستین بار «سنایی» با سرودن اشعار زاهدانه و تعلیمی، بهطور جدی مباحث عرفانی را در قالبهای شعری مثنوی و قصیده جای داد و پس از وی، «عطار» با کلام عارفانهی خود، سبب استمرار این مسیر گردید. با تمامی این تفاسیر، بدون شک نقطهی اوج تبلور مباحث عرفانی در شعر فارسی را در اشعار عرفانی مولانا میتوان دید. جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین بلخی، شاعر مشهور ایرانی است که در دوارن حیات به نامهای «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» خوانده میشد و در قرنهای بعد از وفاتش تا به امروز، با القاب «مولانا»، «مولوی»، «رومی» و … از او یاد میشود. برخلاف تقریباً همهی دیگر بزرگان شعر و ادب ایران که اطلاعات بسیار اندکی از نام و نشان و زندگیشان برجای مانده است، زندگینامهی مولانا مشحون از اطلاعات نسبتاً جامع و درخور اعتمادی است که خوشبختانه به همراه تمامی آثار او، در گذر زمان از دستبرد حوادث مصون ماندهاند. مولانا در تاریخ ششم ربیعالاول سال 604 هجری قمری در بلخ [و به روایتی دیگر در وخش] متولد شد. وی تا پیش از ملاقات با شمس در سال 642 هجری قمری نیز به دلیل شهرت خانوادگی و برگزاری مجالس آموزش علوم عرفانی، از افراد سرشناس روزگار خویش بود، اما این دیدار به نقطه عطف زندگی او بدل شد و شمس دریچهای را بهروی مولوی گشود که تأثیر آن بر روح و جانش، او را به تحقیق و جستجو دربارهی خویشتن واداشت.